محققان طی مقاله ای در شماره اخیر نشریه بایو ساینس، مقصود اصلی خود از طرح این پژوهش را تشویق و پیشبرد بحث و تحقیقات دانشمندان به سمت حوزه های متنوعی اعلام كرده اند كه هر یك می تواند ما را به كشف و درك بهتر یك موضوع مهم كمك كند، یعنی گیاهان را برای افزایش قابلیت جداسازی و حبس كربن جو و نهایتا رفع معضل تغییرات آب و هوای سیاره تا چه حدی می توان زیر تیغ بهسازی و اصلاح ژنتیكی برد.
ابعاد امیدواركننده عملی ساختن این پروژه جالب توجه و نتایج اثربخش آن در حالی است كه انسان ها سالانه در حدود ۹ میلیارد تن كربن منتشر می كنند كه حدود ۵ میلیارد آن توسط زیست بوم های واقع در خشكی و آب جذب می شود و ۴ میلیارد آن نیز رها می شود تا در جو زمین انباشته شده و به مصرف گرم كردن سیاره برسد.
طبیعت نشان داده كه گیاهان قادرند كربن را موقتا در اندام های خود حبس كرده و به مجرد مردن و فعالیت سایر ارگانیسم های تجزیه كننده مواد گیاهی، زندانی كربنی مجددا به آغوش جو آزادسازی می شود.
در این میان اما ریشه های گیاهان امكان ذخیره سازی طویل المدتی را فراهم می كنند و زمانی كه مواد گیاهی سوزانده شوند كربن اسیر شده می تواند صدها یا هزاران سال به صورت زغال در خاك باقی بماند.
این توانایی در حالی است كه به گفته محققان اصلاح و تغییر ژنتیكی می تواند به طور بالقوه ای نرخ های فتوسنتز یا مقادیر بایومس (زیست توده) ذخیره شده در ریشه ها را بهبود بخشیده و بالطبع امكان ذخیره شدن كربن بیشتری را برای درازمدت فراهم كند.
از طرفی محصولات زیست انرژی یا همان سوخت های زیستی كه ازجمله گزینه های مطرح و فراگیر برای آینده نیازهای انرژی ما محسوب می شوند، نیازمند رشد در اراضی حاشیه ای هستند تا نسبت به انواع تنش ها مقاوم و تحمل پذیر باشند و تحت مهندسی اصلاح نباتات واقع می شوند تا به جای آب شیرین در آب شور یا شورآب ها رشد داده شوند، چرا كه آب شیرین در حكم كالای كمیابی است كه در آینده نزدیك به مراتب پربهاتر نیز خواهد شد.
به اعتقاد محققان دانش مهندسی ژنتیك در حوزه های معینی از قلمرو گیاهی ازجمله بهبود مقاومت به تنش و فتوسنتز می تواند نقش كمك كننده داشته باشد، ولی توانمندی های آن صرفا به موارد مرتبط با اراضی حاشیه ای، كم آب و شوراب ها خلاصه نمی شود به نحوی كه با استفاده كنترل های صحیح انتظار می رود این دانش بتواند رویكردی معتبر و اطمینان بخش نشان دهد.
محققان تخمین می زنند تا سال ۲۰۵۰، محصولات زیست انرژی بتوانند به نحو امكان پذیری سالانه بین ۵ تا ۸ میلیارد تن در راستای جبران و خنثی سازی كربنی انجام وظیفه كنند كه این آمار و ارقام در سایه بهبودهای صورت گرفته با استفاده از روش های دو رگ گیری و اصلاح نبات رایج حاصل می شود.
در این میان مهندسی ژنتیك جدا از اعمال اصلاحاتی نظیر افزایش فتوسنتز، بهبود تقسیم بندی و تفكیك درون سیستم های ریشه ای و ایجاد مقاومت به تنش بهتر، می تواند میزان جبران و خنثی سازی كربنی گیاهان را تا حدود ۴ میلیارد تن افزایش دهد.
نكته: گیاهان بهسازی شده ژنتیكی می توانند از عهده جداسازی و مصادره كربن بیشتری از جو زمین برآمده و نویدبخش ارائه سوخت های زیستی بهتری باشند
اما آنچه جالب تر از نتایج و برآوردهای محققان نشان می دهد رویكرد و برداشت آنها از دانش مهندسی ژنتیك در قلمرو گیاهان است.
محققانی كه به دنبال مهیا ساختن گیاهان برای شركت در كارزار تغییرات اقلیمی هستند تاكید دارند مهندسی ژنتیك گیاهی را به عنوان شیوه ای مستقل و تنها نگاه نمی كنند، بلكه آن را بیشتر به عنوان مشخصه بارزی از اصلاح نباتات ملكولی مدرن ملاحظه می كنند.
این رویكرد و برداشت قابل توجه و تامل برانگیز در حالی عنوان می شود كه در حال حاضر در كشور بزرگی نظیر آمریكا كه خود در صدر فهرست منتشركنندگان كربنی به جو قرار دارد و گرایش به كشت محصولات زیست انرژی به واسطه نیازهای آتی انرژی و سوخت های جایگزین بیش از پیش احساس می شود، نظام تنظیم و مقرراتی آن به نحو موثری بهره گیری از مقوله تغییر و بهسازی ژنتیكی را برای ارتقا و افزایش محصولات سوخت زیستی بازداشته و مانع می شود.
محققان معتقدند نظام مقررات و تنظیمی كنونی بسیار سختگیرانه و محكم است و این در حالی است كه ما نیازمند مقررات و تنظیماتی هستیم كه گیاهان مهندسی ژنتیك شده را به عنوان طیف متنوعی از منافع و مزایا و در عین حال طیف متنوعی از ریسك ها مخاطب قرار دهد.
طرفداران رویكرد به دانش مهندسی ژنتیك گیاهی برای نیل به اهداف ضمنی و عملی بزرگ می گویند هر گونه گریز از محصولات مهندسی ژنتیك شده تحت توسعه به محیط زیست در حكم یك تخطی و تخلف مقررات تنظیمی است كه به نوبه خود انجام و تقبل آزمایشات میدانی را ریسك آمیز می كند، اما این نكته نیز اجتناب ناپذیر است كه در مراحل و گام های اولیه كار نیازمند به میدان آوردن محصولات مهندسی شده آزمایشی از درون آزمایشگاه ها به دامن محیط زیست هستیم.
در واقع داشتن توقع برخی پراكنش ها و انتشارات به داخل محیط زیست اجتناب ناپذیر بوده و برای فراهم آوردن امكان انجام عملی اهداف پروژه مجبور به پذیرش دامنه ای از خطاهای مجاز و چشمپوشی از ریسك های احتمالی خواهیم بود.
با این اوصاف و با توجه به اقبال كنونی شیوه های مبتنی بر مهندسی ژنتیك گیاهی برای دستیابی به اهداف متنوع برخی كارشناسان بر این باورند كه نظام های مقررات تنظیمی موجود برای بهره گیری از گیاهان بهسازی شده در حكم نظامی چالش برانگیز و پیچیده عمل می كنند و بحث و استدلالات سلامت محور فراوانی مطرح می شوند كه به نوبه خود توسعه و پیشرفت تحقیقات و پروژه های بهسازی و اصلاح هدفمند گیاهان از این دست را با سد محكم تنظیمات مختص هر كشور روبه رو می سازد در حالی كه نیازهای بالقوه آتی ما به نتایج تحقیقاتی با محوریت مهندسی ژنتیك آشكارا نشان می دهد كه هر دو طرف ماجرا یعنی دانشمندان و قانونگذاران ضمن بردباری و تعهد باید برای مشخص كردن كفه سنگین تر بودن یا نبودن چنین پروژه هایی بكوشند.